صدای بیرون نباید از صدای درون انسان بلندتر باشد
صدای بیرون نباید از صدای درون انسان بلندتر باشد...
صدای بیرون نباید از صدای درون انسان بلندتر باشد...
بلند گو و میکروفون نباشیم :)))
نمرش کم بود بیشتر از این توضیح ندادم نمره اضافه کنید مفصل تر میگم
پس همون پایان ترم توضیح میدم
یکی از ویژگی های میکروفون و بلندگو اینه که خودش هیچ تفکری نسبت یه حرف هایی که از طریقش زده میشه نداره و نمیفهمه چی میگه ولی صداش بلنده و به گوش همه میرسه
بعضی از آدم ها خاصیتشون بلندگو بودن هستش
فهمیدیم که مشکل دنیا احمق ها هستند
همه چیزکی میدانیم و خیلی چیزها نمیدانیم
یعنی شما ادعا دارید که خیلی چیزها میدانید و چیزکی نمیدانید؟
سلام
این چه دانایی هست که سرشار از شکو تردیده؟!
کسی که میداند احتمال میدهد که بهتری هم باشد.
اما او که نمیداند فقط همان را میداند که میگوید.
+میگن یکسال گوش بده یک ساعت حرف بزن.
+سنجیده سخن گفتنه که اصل!
:|
عه جمله چی شد؟
اولش درست بود اما دومش... منم کلا نویسنده که خارجی بشه مشکوکانه می خونمش! :)
خوش اومدم !!!!
من اینجا حق آب و گل دارم دیگه ://
این مسئله صرفا مربوط به شخصی که حرف میزنه نیست فکر میکنم رفتار جامعه و مردم هم مهمه وقتی جامعه به اعلام بیشتر از علم توجه میکنه باعث میشه عده ای که بیشتر حرف میزنند بیشتر دیده بشند و تشویق بشند برای بیشتر حرف زدن
http://www.ulrp.ir/wp-content/uploads/2019/03/Lake_Timeline_WEB-768x512.jpg
اینم تصویر که نگید بی عکس و بی دانش حرف زدی!
این جمله رو دیدم یاد استاد مطهری افتادم -_-
اصلا فک کنم هروقت بیام وبلاگت بوی عطر استاد باعث میشه من به یادش بیفتم ^_^
آقا خودت میدونی دیگه من برداشتم چیه دیگه نمیگم 😂😂😂
هیچی بابا خیلی شبیه فامیلای ما حرف میزنی -_-
یه آدم مومن و خانواده دار
به نظرم صدای بیرون رو میتونیم به دوتا چیز تفسیر کنیم. یکی صدایی که از دهن انسان بیرون میاد و خود انسان تولید میکنه یکی هم صدایی که انسان شنوندهاشه (که میتونه هم انس باشه هم جن)
پس در هر صورت بهتره که صدای درون بیشتر از صدای بیرون باشه
صدای وجدان و فطرت. هوم!؟
Az darun por bashi, ta hagh o nahagh ro tashkhis bedi o taht e ta'sir gharar nagiri
یعنی هر حرفی رو نباید به زبان بیاریم...باید فکر کنیم در موردش...
کم گوی و گزیده گوی چون در...
دقیقا تنه به تنه ی هم میزنن معناشون از نظر من...
بحث اینه که در عالم مجردات موجودی که عظمت و قوت روحی اش بیشتره بر یکی دیگه تاثیر گذار تره ... مثلا اگه میگیم کاریزمای فلانی منو گرفت یعنی قوت روحی اش بیشتره برای همینه میگیم خدا بر همه حاظره !
مخلص کلام: یعنی باید قوت روحی و درونی ما بیشتر از دور وبرمون باشه تا ما بر اون ها تاثیر بزاریم بجای اونها بر ما !
شاید معنای جمله را بد متوجه شده باشم اما به نظرم معنایی که متوجه ان شدم کاملا سازگار با کلمات است.
یعنی حرف های دیگران نباید برای انسان مهم تر از افکار او باشد که این حرف حداقل درباره معصوم اشتباه است.
اما چیزی که شما احتمالا مد نظرتان است تقریبا شبیه این است که میگویند قلکی که کمی پر باشه زیاد صدا میده
پس بهتر بنویسید صدای بیرون انسان نباید از صدای درونش بلندتر باشد.
اگر اینطور نوشته نشود برداشت من هم سازگار با جمله شماست بلکه سازگار تر.
آقا لب کلام می فرماید:
«مَن کثُرَ کلامُهُ، کثُرَ خَطاؤُهُ وَمَن کثُرَ خُطاؤُهُ، قَلَّ حَیاؤُهُ وَ مَن قَلَّ حَیاؤُهُ، قَلَّ وَرَعُهُ. وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ، ماتَ قَلبُهُ و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ.»
آن که کلامش زیاد باشد، لغزشش زیاد خواهد بود و آن که لغزشش بسیار باشد، حیایش کم می شود. هر که حیایش کم شود، پارسایی اش اندک می شود و هر کس که پارسایی اش اندک شود، قلبش خواهد مُرد و آن کس که قلبش بمیرد، گرفتار دوزخ خواهد شد.
بخاطر این که زیاد حرف زدن باعث زیاد شدن اشتباهات و پراکنده شدن تمرکز میشه. پس بهتره که صدای درون بیشتر باشه...
یعنی قبل از اینکه دیگران رو به راهی دعوت کنیم؛
خودمون یه دور با پاهای قلبمون اون راهو تا آخر بریم. (چی گفتم؟!)
سلام .
یعنی لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی.
و فکر نکنید از پیغمبرتون بیشتر میفمید.
فهم من اینه: اصوات بیرون مثل تلویزیون، موسیقی و ... نباید مزاحم غوغای درون و تفکر و سیر درونی ما باشن.
اما به ویژه موسیقی این کارو با انسان می کنه
البته بیشتر فکر می کنم بقیه از منظور گوینده این جمله دور شدن
برای من هم تفاوت نگاه ها عجیب و جالب بود.
خیلی موافق نیستم
آخه صدای درون، یک صدا نیست، یک عالمی صداست
هم نجوای لطیف فرشته به گوش میرسه، هم وسوسه شیطان
هم نفس، از انواعش
از درون خویش این آوازها
منع کن تا کشف گردد رازها
https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar2/sh19/
صداهای اضافی که از درون ساکت بشه، روح که صافی بشه، دیگه بیرون و درون نداره. جز ذکر حق نمیشنوه
ذکر حق کن بانگ غولان را بسوز
چشم نرگس را ازین کرکس بدوز
صبح کاذب را ز صادق وا شناس
رنگ می را باز دان از رنگ کاس
تا بود کز دیدگان هفت رنگ
دیدهای پیدا کند صبر و درنگ
رنگها بینی به جز این رنگها
گوهران بینی به جای سنگها
برداشت خودتون از این جمله رو بنویسید (2 نمره)