خط امام
بسم الله الرحمن الرحیم. این پست مقداری سیاسی و مفصل است. (در حال مطالعه پست توجه کنید ببینید خودتان جزو کدام دسته هستید)
دسته اول: پیروان راستین و واقعی که از دیرزمان با امام و خطّ امام آشنا شده و با عمق آگاهی و شعور آن را شناخته و با تمام وجود به آن پیوند خورده و عشق میورزند و چون او و مکتب او را تجلّی اسلام ناب محمدی)ص( و تبلور اندیشه و منش پیامبر)ص( و ائمه هدی)ع( میدانند، ذره ذره وجود آنان از عشق آگاهانه او سرشار است.
دسته دوم: علاقه مندان قلبی و احساسی که قلبی آکنده از عشق و محبّت به امام دارند. ولکن نه از شخصیت و هویت متکامل امام شناخت قابل ملاحظه ای دارند نه از خطّ، مذهب و روش و منش واقعی او. تنها به عشق او زنده اند و میبالند و به هر شخص و گروه که مدّعی پیروی از او باشد ابراز علاقه میکنند. اگرچه احساسات پاک و اعتقاد این جماعت، قابل تقدیر و ستایش است؛ ولکن در مقیاس ارزشیابی، نه ارزش و اعتبار لازم را دارا میباشند و نه از خطر لغزش و انحراف و به دام مدعیان دروغگوی پیروی از امام مصون هستند.
دسته سوم که در زمان حیات امام هیچگونه ارادتی و عنایتی به امام و خط او نداشته بلکه گاهی در صّف مقابل او جای میگرفتند. ولکن امروز شعار خّط امام را فراگیر و همگانی دیده و تضمین کننده منافع و مطامع خویش قلمداد میکنند. می خواهند با شعار پیروی از امام میخواهند به دکّان خود رونق و به بازار خویش گسترش و رواج بخشند و برای آن منافع کمربند امنیتی و حصن حصینی تهیّه کنند.
دسته چهارم: امام راحل را در انحصار شخص و گروه و همفکران خود قرار میدهند. این نوع تفکر انحصارطلبانه امام خمینی را تنها از آن خود میدانند و خویشتن را متولی، مفسر و تجسم بخش خطّ و مکتب او.
دسته پنجم به منظور تأیید اندیشه و راه و روش خود [هرچند انحرافی و مخالف خطّ امام باشد] و تثبیت قدرت و حاکمیت خویش دست به اقدامی ظالمانه و خائنانه زده و به تحریف کلام، نوشتار و یا سیره و روش عملی امام میپردازند.
+ مرسی :)