جهانی که هر لحظه می سازی اش
اتم ھا تمیزناپذیر و فاقد ھر نوع ویژگی ھستند. تنھا در یک لحظه وجود دارند و در لحظه بعد از بین می روند. خداوند در ھر لحظه اتم ھا را می آفریند و اتم ھا قادر به حفظ بقای خود نیستند و با اراده خداوند دوباره خلق می شوند و نیز به اراده خداوند اعراض |یعنی ویژگیها| در آنھا حلول مییابد و صاحب کیفیت می شوند و ھر نوع حرکت و دگرگونی حاصل خلق متفاوت اتم ھا در ھر لحظه است و تنھا علت آن خواست خداوند است. بدین شکل متکلمان جھانی را به تصویر کشیدند که در ھر لحظه خلق می شد پس حادث بود نه قدیم. در این نظام جھان فانی بود نه ابدی و نیز خداوند در جایگاھی جدای از مخلوقات قرار داشت نه علت اولای ارسطویی که از نظر آنھا تخفیف جایگاه خداوند بود. |More|
پ.ن: بچه ها من دارم کتاب «اثر مرکب» رو میخونم که خیلی مطالب روحیه بخش و کاربردی داره. تمومش کنم چند تایی فیش براتون میذارم.
بقیه اش چی؟ :)