شواهدی بر مارکسیستی بودن «پایتخت»
این سریال از دیدگاه من اثری کاملاً مارکسیستی است![1] در این اثر فلسفه و ادبیات مکتب مارکسیسم به روشنی بیان شده و نابودی فرهنگی که مکتب مارکسیسم به دنبال آن است از شاخصههای اصلی این سریال محسوب میشود.
این سریال از دیدگاه من اثری کاملاً مارکسیستی است![1] در این اثر فلسفه و ادبیات مکتب مارکسیسم به روشنی بیان شده و نابودی فرهنگی که مکتب مارکسیسم به دنبال آن است از شاخصههای اصلی این سریال محسوب میشود.
در بحران کرونا از نظر فقهی باید زیارتگاههای مذهبی بهدلیل سلامتی مردم بسته میشد. در حالی که برخی با نگاه عرفانی به هشدارهای بهداشتی گوش ندادند و همچنان همان رویکرد گذشته خود را تکرار کردند. آیتا... سیستانی به محض مسجل شدن خطر کرونا برای سلامتی مردم اعلام کردند حرم مطهر حضرت علی(ع) باید بسته شود و همه اماکن زیارتی باید بسته شود. اقدام آیتا... سیستانی یک اقدام فقهی است نه عرفانی.
اتفاقات دیشب قم و مشهد نیز قصه ای است که شروع شده و همان بحث اخباری گری است که دارد وجهی رادیکال پیدا می کند. همان اخباری گری که متاسفانه ما پس از انقلاب بازگرداندیم. این موضوع ریشه در اسماعیلیه و اندیشه اشعری دارد. امروز برخی از متفکران قم هم گفته اند که حتی علامه طباطبایی هم اشعری است.(شب گذشته در پی اعلام تعطیلی حرم حضرت معصومه(س)تعدادی از مردم قم درب ورودی حرم حضرت معصومه(س) را برای جلوگیری از تعطیلی حرم مطهر شکستند.) معترضان شبیه منبری مشهوری هستند که در حرم حضرت معصومه(س)اکثرا به منبر می رود و حرفهایی از شیخیه می زند با این تفاوت که رادیکال شده اند.
یادداشتی اختصاصی از دکتر ابراهیم فیاض (استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران)
1. شهید بهشتی اهل اصفهان است. گویا هر کس فلسفه خوانده، به نوعی از اصفهان گذر کرده است؛ از بوعلی سینا گرفته تا سهروردی و... شهید بهشتی در «محله لنبان» زندگی میکرد که هنوز هم از محلههای مهم و اساسی اصفهان محسوب میشود. از این رو میتوان گفت که او خاستگاهی فلسفی دارد. او از عقلانیت اصفهانی شروع میکند و به علم کلام میرسد.
دکتر بهشتی در تمام آثارش، چارچوبهای کلامی تشیع در جهان جدید را دنبال میکند. «علم کلام» علم ارتباطی دین است. دین در مواجهه با جهان ذهنی و عینی بشر یک چارچوب ارتباطی دارد و آن علم کلام است. شهید بهشتی از فلسفه به علم کلام و از آن به فقه رسید. فلسفهای که ایشان به آن باور دارد، عرفان فلسفی شده ملاصدرا نیست بلکه او به شدت به دنبال چارچوبهای کلان فلسفی جهان است به همین دلیل دنبال یادگیری زبانهای مختلف میرود؛ از انگلیسی و آلمانی گرفته تا زبان عربی و تا حدی هم فرانسه
ملاصدرا فلسفه را به عرفان تقلیل داد. اخباریها نیز فقه را به عرفان تقلیل دادند؛ و این موجب از میان بردن «عقلانیت» و درپی آن سقوط صفویه شد. |link|
تنها بودم. گفتم حالا که جمعه است بگذار یادی از اموات بیوارث بکنیم. تلویزیون را روشن کردم و زدم شبکه چهار. یهویی دیدم فیاض دارد حرف میزند. ریش و گیسوان تمامی سفید، پیر و چروکیده شده بود. [1] میگفت راه بروز ایده و خلاقیت این است که دانش به شعور عمومی تبدیل شود و شبکههای اجتماعی در این زمینه می توانند موثر باشند. صحبت هایش برای منِ علاقنمند به مسائل علوم انسانی مفید بود. سپس لختی در خانه چرخیدم و کارهای دیگری کردم و سپس به پای این شبکهی وزین اما بیوارث برگشتم و دیدم آقای دکتر دینانی دارند صحبت میکنند. با خودم گفتم شبکه چهار هم دیده من علاقمند شدم به برنامه قبلی[2] گفتن بذار یه برنامه دیگه هم براش بذاریم که بیشتر بمونه پای ما! مخاطب ندیده ها!!
جفت برنامهها مفید و الهام بخش بود. ولی من لباس پوشیدم و کتابی را در کیف کوچکم گذاشتم و آمدم توی پارک جمع و جور نزدیک خونه مون. سه تا پیرمرد نشسته بودن منم رفتم نزدیکشون نشستم. پارک تقریبا دو بخش داره [3] و من متوجه شدم این ساکنان همیشگی نیمکتهای پارک رو زنونه مردونه کردن ... صبح مردها روی نیکمت ها ضلع شرقی مینشینند و عصر پیرزنها
پ.ن: پیرمردها دیگه چرا تحت تاثیر جنگ نرم قرار گرفتن انصافا؟ میگفت: آقایون میگفتن ما تشنه خدمتیم؛ فک کنم دیگه تشنگی شون رفع شده!
تغییرات وبلاگ رو هم به فال نیک میگیریم. موضوعات رو کم کردم ولی کلمات کلیدی احتمالا بیشتر بشه برای هر پست. کیا قالیبافی بلدن؟ شباهت قالیبافی با فیشنگاری میدونید چیه؟
کلی متفکر اسلامشناس در قم داریم که اجازه ندارند وارد حکومت شوند. در عوض یک پناهیان و باندی که پشت سرش است، کل صدا و سیما را در دست گرفته اند. متاسفانه نه حوزه و نه دانشگاه الان در حکومت دخالت ندارند و یک اقلیت خاص مسلط هستند.
من شما را به مصاحبه ی اخیری که حسین بشیریه در یکی از مجلات انجام داده ارجاع میدهم؛ او میگوید که الان مشغول تدریس تاریخ و جامعه عصر بعثت در دانشگاه های آمریکاست؛ یعنی این مطالبه دانشجویان از او بوده است!
طبق فتوای امام خمینی (ره) «قصد زوجیت موجب حلیت است» و دانشجویانی که به قصد ازدواج باهم صحبت میکنند مشکل شرعی ندارند و «عقد مُظهر است و موجب نیست».