وقتی
وارد مؤسسه «فرانکفورت» شدم، چیزهایی از آدرنو آموختم. او چشمانم را بر
این واقعیت گشود که نخست باید متون اولیه را به طور نظاممند، از آغاز تا
پایان مطالعه کرد. (هابرماس در دوران تحصیل، استادان برجستهای نداشت اما این شیوه را نسبت به کتابها و نوشتههای نظریهپردازان بزرگ به کار برد و از هر کدام چیزی گرفت و البته به نقدشان هم نشست.) |مرتبط|
از مغضوبین در قرآن به یهود اشاره شده است یعنی بنیانگذاران فلسفه که غربیاند و مرگ خدا را اعلام میکنند و انسان را بجای خدا مینشانند و جنگ طلبند و نتیجه اش کفر است. از ضالین به مسیحیت یاد شده است که شرقگرا و عرفانی اند بدعت گزارند و می گویند خداوند امر به فحشاء کرده و به همین دلیل پدران ما به فحشاء مشغول بوده اند که نتیجه اش فساد است و فسق نتیجه اش است. تنها هدابتیافته گان، حکیمانند و طالبان حکمت که از مسلمانند. نه شرقی اند و نه غربی اند طالب جنگ نیستند ولی در مقابل کفر فلسفی و گمراهی عرفانی میایستند. بقره 61
گویا انتشارات نور سخن در سال ۱۳۹۵ کتابچه ای با عنوان «روش تدریس فلسفه دکتر دینانی» منتشر کرده. مطالب کتاب در بیست ویژگی بارز روش گفتگو، تدریس و کلاس داری دکتر دینانی دسته بندی شده است.
اصول حاکم بر کلاس های فلسفه دکتر دینانی:
👌 طرح مسئله کنید
👌 انتظار خود را از فلسفه تغییر دهید
👌 مسئولیت سخنان خود را بر عهده بگیرید
👌 دغدغه های اصلی فیلسوفان را بیابید
👌 کلاس فلسفه، کلاس بحث است
👌 در مورد مسائل، فکر کنید
👌 سخنان خود را در کمترین عبارات و به صورت گویا و صریح بیان کنید.
👌 به لوازم سخنان تان توجه داشته باشید
👌 خود را ملزم به استفاده از اصطلاحات فلسفی نکنید!
👌 به سرعت مبهوت نظرات جدید نشوید!
👌 مسائل را تحلیل کنید
👌 ارزش فیلسوفان را بدانیم
👌 معیار حقیقی، تنها عقل است
پ.ن: دو ماه در توییتر فعالیت کردم. حالا صفحه ام محدود شده. اگر درست نشد شاید برگردم :)
در فلسفه مدت شش سال نزد حکیم و فیلسوف معروف وقت، مرحوم آقا سید حسین بادکوبه متوفای 1318 شمسی تلمذ میکردم. «وقتی به درس ایشان رفتم دیدم همان استادی است که به دنبال او میگردم.» مرحوم بادکوبه ای برای اینکه مرا به طرز تفکر برهانی آشنا سازد و به ذهن فلسفی من تقویت بخشد امر فرمود به تعلیم ریاضیات بپردازم و به دستور معظم له به درس مرحوم سید ابوالقاسم خوانساری که ریاضیدان زبردستی بود حاضر شدم.|علامه طباطبایی|
جلد نخست این اثر رساله دکتری نویسنده (بررسی پنجاه قاعده فلسفی در فلسفه اسلامی) بوده که در حال حاضر در قالب دو مجلد و شامل صد و پنجاه قاعده فلسفی چاپ شده است. دکتر دینانی در مقدمه کتاب قواعد کلی فلسفی توضیحات زیبا و خلاصهای درخصوص علم و ادراک، وجود ذهنی، معرفتشناسی داده است که اشارات آن درباره تفاوت وجود و ماهیت، مطابقت علم با واقع، اتحاد عالم و معلوم، نظریه تکامل و فرایند پیچیدگی حیات و... میتواند برای دانشجوی فلسفه مفید و جذاب باشد.
مشی علما و قدمای ما نشان میدهد علم و معرفت؛ با ذکر گفتن و چله نشینی و بدون طی کردن مراحل تحصیل علوم رسمی به دست نمیآید (بخشی از سخان حجتالاسلام رمضانی مدرس فلسفه و عرفان در مراسم بزرگداشت علامه حسنزاده:1390)
فارابی با جناب کلینی همدوره است و با نائب سوم امام عصر(عج) هم گفتوگو دارد، با ابوجعفر فرات، وزیر شیعی دولت المقتدر بالله عباسی، کاملا رفیق است. جالب اینجاست وقتی این دوران میگذرد فارابی از بغداد کوچ میکند. یعنی دوران رحلت مرحوم کلینی و رفتن تفکر امامیه و با فراز و نشیب تاریخی بغداد، فارابی از این شهر میرود. فارابی به سمت حمدانیها میرود. |link|
جناب استاد مجتهد شبستری سالیانی در این حوزهها کار کرده و در دانشکده الهیات استاد بودهاند. شاگرد برخی از مراجع بودند. ایشان نامهای به مراجع تقلید نوشت که شما چهل سال است که تفسیر غیرانسانی و غیراخلاقی و توأم با خشونت از دین ارائه دادهاید. یک سری مقالاتی نوشته بود و گفته بود که اگر میتوانید اینها را نقد کنید.
مهبط دین عقلانیت بشر است. در منطق فهم دین داریم که اگر یک چیزی واقعا عقلانی بود، ما ظواهر دین و کتاب و سنت را هماهنگ با آن کنیم. مثلا شما با عقل خود به این نتیجه رسیدید که خداوند غیرجسمانی است. ولی وقتی در قرآن میخوانید که «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»، میگویید خدا دست که ندارد، بلکه مظهر قدرت خداوند است. واقعا اگر عقلانیت به این بداهت باشد، از آن استفاده میکنیم.
خانه ام را فروختم.
خانه ام خراب شد.
خانه ام را دزد برد.
تفاوتهای معناییِ
لفظ خانه
در سه جملهی بالا را بیان کنید.
در هر علمی، این فرمایش حضرت امام(ره) را در نظر داشتهباشید که فرمودند هر کتابی را میخوانید، با این دید بخوانید که همة آن باطل است! یعنی با خوشبینی نخوانید؛ با روش منطقی بپذیرید. امام(ره) با اینکه اصول عرفانی را قبول دارند، ولی حاشیههای تندی بر شرح فصوص زدهاند. تعبیراتی دربارة ابنعربی و شارح آن میکنند که شاید برای علاقهمندان آنها مقداری سنگین باشد؛ ولی اینها چاپ شده و در دسترس است.| گفتوگو با استاد فیاضی khanetolab.ir
مطالب برگزیده به انتخاب فیشنگار |link|
یکی از دوستان دانشآموز پرسیده بود فلسفه و منطق چیست؟
منطق شامل روش هایی هست که انسان فکر میکند و آگاهی کسب میکند.
۱. بلوغ جسمی: آنکه جسم انسان به رشد خودش برسد و بتواند تولید مثل کند.
۲. بلوغ عقلی: آنکه نفس فکری و ناطقهی انسان کامل شود و عقل، از قوه به فعل در آید.
۳. بلوغ تدبیری: آنکه انسان اگر تنها ماند بتواند خودش را مدیریت کند، اگر خانواده تشکیل داد بتواند خانوادهاش را مدیریت کند و اگر به ریاست رسید بتواند زیردستانش را مدیریت کند.
در گذشته در حوزهی قم با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت میشد. نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفیای که به وسیلهی ایشان پایهگذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا میکرد، که نکرده است. این [مخالفت با فلسفه] نباید تکرار شود.
ملاصدرا فلسفه را به عرفان تقلیل داد. اخباریها نیز فقه را به عرفان تقلیل دادند؛ و این موجب از میان بردن «عقلانیت» و در پی آن سقوط صفویه شد. |link|